جدول جو
جدول جو

معنی جیر بمان - جستجوی لغت در جدول جو

جیر بمان
پایین آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ اَ)
سلاطین چون کسی را امان دهند و خواهند که مزاحمتی از لشکریان به او نرسد تیری که نام پادشاه بر آن نقش کرده باشد از جعبۀ خاص به او دهند و این نشان امان باشد. (آنندراج) (از غیاث اللغات) :
تا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح
یا جان بدهم یا بدهی تیر امانم.
سعدی.
چومژگانش به قتل عام شاد است
وزان تیر امان کس را نداده ست.
مسیحی (ازآنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ رِ عَ)
در نواحی حلب است و معنی آن بسریانی دیرالجماعه است و در زمان ابوفراس بن ابوالفرج بزاعی ویران بوده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تیر و کمان، کمان. یا تیر کمان آبی. گیاهی از تیره بارهنگهای آبی جزورده تک لپه ییها که آبزی و پایا و علفی است و دارای ساقه ای افقی میباشد که از آن برگهای هوایی و برگهای آبی خارج شوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر بان
تصویر شیر بان
محافظ اسد نگهبان شیر
فرهنگ لغت هوشیار
بالا آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به جنبش موزون درآمدن، قرواطوار آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به پایین افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
به طرف پایین رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
به پایین رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
از ییلاقات سه هزار تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین آمدن، فرود آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
عطسه آمدن به مفهوم بدیمنی و عدم ارتکاب و اقدام به عملی
فرهنگ گویش مازندرانی